کوثر جونیکوثر جونی، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

نینی قلمبه

دایره ی لغات نینی قلمبه

   دایره ی لغات نینی قلمبه              جونم واسه دخترم بگه که     اولین کلمه ای که به زبون اوردی ماما بود اونم دقیقا روز یکم اردیبهشت ماه سال نود (شش ماهگی)  وای اصلا باورم نمیشد که اولین کلمه ای که میگی ماما باشه اونم انقدر زود هی ماما میگفتی و میخواستی بیای بغلم خونه ی خاله زهرا هم بودیم همه حسابی تعجب کرده بودن و هی  قربون صدقه ات میرفتن   دیگه بعد از اون هر دفعه یه کلمه جدید یاد گرفتی و کم کم به حرف افتادی الان دیگه درسته غورتمون میدی مادر   حالا کلمه هایی رو که تا الان یاد گرفتی و به ...
19 آذر 1392

انتخاب اسم قشنگت

  میخوام برات تعریف کنم که چه جوری شد که اسمت کوثر شد از اون اولی که من وبابایی زندگیمونو شروع کردیم مرتب میشستیم و در مورد نینیمون و اسمش با هم کلی حرف میزدیم.   یه روزخیلی اتفاقی بهش گفتم اگه خدا بهمون یه دختر داد اسمشو کوثر بذاریم؟ بابا هم زودی گفت پس اسم دخترمون کوثر شد و تمام.  چند سالی گذشت این موضوع کاملا یادمون رفته بود.تو بارداری رفتیم یه کتاب انتخاب اسم خریدیم که از اون تو اسمتو انتخاب کنیم. تا وقت گیر میاوردیم میسشتیم کتاب رو ورق میزدیم تا اسم انتخاب کنیم. یه روز که خونه ی مامان جون بودم همینجوری داشتم کتابو ورق میزدم یهو اسم کوثر رو دیدم. یا...
18 ارديبهشت 1392

مسافرتهای نی نی قلمبه

   آری ، خنده های تـــو بزرگترین ِ آرزوهـــایِ مـن انـد. شادمانه بخــند؛ بگذار تا برآورده شوند ..         اولین مسافرتی که رفتیم شما ٣ ماهه بودی با دوستای مامان رفتیم شمال بدترین سفر عمرمون بود خیلی اذیتمون کردییییییییییییییی انقدر اذیتمون کردی که نرسیدیم ازت عکس بگیریم    این عکسها مربوط میشه به اولین عید شما.اصلا قرار نبود بریم کیش ولی خیلی اتفاقی سر از کیش در اوردیم.شما اینجا ٥ ماهه بودی عسلم.اینجا روز اولیه که تو کیش بودیم.نزدیک ظهر رسیدیم کیش بعد از نهار و کمی استراحت زدیم بیرون.اولین جایی که رفتیم همین&nbs...
18 ارديبهشت 1392
1